محمد باقرمحمد باقر، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

سبك زندگي كودك

دلم خیلی برای زن بودنم تنگ شده است

1393/8/14 10:25
1,821 بازدید
اشتراک گذاری

سالهاست زن بودن را فراموش كرده ام! در عوض راننده خوبی شده ام! حسابدار خبره، مأمور خريد زرنگ، مدير توانمند، باربر قوى، استراتژيست باهوشى شده ام! اما ديگر خودم نيستم!

مدت زیادی است که در خودم گم شده ام! چه كسی مرا به عرصه های مردانه کشاند؟! در حالی که شانه هايم، بازوانم و زانوهايم هنوز زنانه اند! هنوز برای مرد شدن ساخته نشده ام!

افسوس كه ناآگاهانه مدتهاست به مرد بودنم افتخار می کنم! فراموش کرده ام که زن بودن اوج افتخار است! صبرم، عواطفم، هنرم ارزشمندتر از چیزهایی است كه به دست آورده ام! دلم برای نوه هايم می سوزد، چه كسی می خواهد به دخترانم مادر بودن را بياموزد!

خانه ها بی مادر شده اند! مردان ديگر نگران هزینه های زندگی نیستند! نگران خريد، دير رسيدن بچه ها، آينده خانواده و ... نیستند! به لطف مرد شدن ما آنها فرصت زيادی برای سرگرمي پیدا کرده اند!

بهشت زير پايمان بود! ولی اکنون در جهنم دوگانگی می سوزیم؟!

دلم خیلی برای زن بودنم تنگ شده است

کلمات کلیدی: زن، کودک، مرد، سبک زندگی

پسندها (17)

نظرات (8)

مامان نوشين و بابا علي
14 آبان 93 10:59
خیلی خیلی خیلی قشنگ نوشتی . این از واقعیاته. میشه کپی کرد؟ ------------ ممنونم.... بله که میشه با ذکر منبع اشکال نداره...
نينا
14 آبان 93 12:39
متن بسيار زيبايي بود و حقيقتي تلخ... منم دلم براي زن بودنم تنگ شده .... كاش همسر من اين موضوع را درك ميكرد كه من هم علاوه بر مرد بيرون و مادر بودن يك زن هستم..... لطيفم و با احساس ---------------
نیکتا
15 آبان 93 12:10
سلام عزیزم ممنون که به وبلاگم سر زدی ماشاالله چ پسر خوشگلی داری خدا واست نگهش داره ---------- ممنونم دوست گلم...
مامان کمیل
15 آبان 93 12:28
خيلي ممنون ني ني شما هم خيلي نازه خدا حفظش كنه
مامی پدرام فینگیل
15 آبان 93 21:21
سلام به گل پسر،ممنون از نظرتون. ----------
مامان مهدی یار
18 آبان 93 14:45
سلام خیلی قشنگ من قبل از بدنیا اومدن پسرم سرکار میرفتم.الان مرخصی زایمان هستم ولی به رییسم گفتم بعد مرخصی استعفا میدم.مهمترین کار تو زندگی من بعداز همسرداری یه مادر خوب بودن ویه بچه ی صالح تربیت کردنه. ----------- کار خیلی خوبی می کنی... واقعا این بچه هایی که زیر نظر مهدکودک ها و مادربزرگ پدر بزرگا تربیت می شن معلوم نیست عاقبتشون چی بشه... هر چی بشن اون چیزی نمی شن که پدر و مادر می خوان...
مامان بانو
7 آذر 93 16:50
سلام......مطلب کوتاه اماپرمغزوقابل تفکری بودامیدوارم ماپدرومادرهای بچه های نسل ظهوروظیفمون رابه نحواحسن انجام بدیم..براتون دعامیکنم برای ماهم دعاکنید....بااجازتون شماراجز پیوندهادرج میکنم(زین پس به جای واژه فرنگی واون ورآبی لینک ،کلمه پیوند) ------- ممنونم دوست عزيزم... شما هم با افتخار در پيوند ها درج شديد...
مامان علی
14 آذر 93 16:46
ای گل گفتی حالا من خانه دارم ها اما با همان مدیریت وحساب کتاب گری احساس میکنم از لطافت زنانگی خیلی دور شدم خیلی تازه جدیدا عصبانی وخشمناکم شدم تا مرز هیولایی دارم پیش میرم خداوندگاربه داد برسد ------------------- اينجوري نگو مي ترسم ديگه نميام وبت ها...