جایگاه مهد کودک در سبک زندگی اسلامی
اصل وجود مهدکودک ها در ایران فقط به عنوان یک ضرورت قابل پذیرش است. یعنی فقط می توانیم بگوییم که ناچاریم بپذیریم. چون مادر باید در روز پنج تا شش ساعت کار کند و نمی تواند بچه را تنها بگذارد. دوباره تاکید می کنم که مادرهایی که شغلشان ضرورت ندارد، سرکار نروند. مادر باید با احساس و عاطفه فرزندانش را تربیت کند…
این بچه فردا به یک عنصر مفید و سازنده در جامعه تبدیل می شود و می تواند بخشی از کاستی هایی را که به خاطر تربیت او به وجود آمده جبران می کند.
با توجه به شرایط کنونی، چه این سبک زندگی را رد کنیم و چه اثبات، در عمل هیچ فایده ای ندارد. چون مهدکودک ها به قوت خود باقی می مانند. اما باید بدانیم در کشورهای شرقی مانند ایران و کشورهای مشابه آن، وجود خانواده یک اصل است. این بالطبع در کشورهای اروپایی وجود ندارد و یا کم رنگ تر است و ممکن است در آن جا شیرخوارگاه ها و یا شبانه روزی ها وجود داشته باشند. از این نظر در اصل، باید فرآیند تربیت، در خانه و در محیط خانواده صورت بگیرد. حتی اگر یک فرد یتیم است و پدر و مادری ندارد، باید مؤمنین او را در خانه خودشان و با بافت خانواده بزرگ کنند.
ضمناً اشتغال خانم ها ضرورتی ندارد؛ چون از نظر اسلام، مرد باید وضع زندگی را اداره کند و به زن نفقه بدهد و زن در داخل خانه به امور داخلی منزل رسیدگی کند. وقتی هم که مخارج خانه به عهده مرد است. زن چرا کار می کند؟
البته حتماً ضرورت اقتصادی را مطرح می کنید؛ قبول دارم. گاهی اوقات، زن مجبور است که کمک خرج شوهر خود باشد. گاهی اقتصاد این قدر روی مردم فشار آورده که خیلی چیزها در این بین فراموش می شود.
شاعر می گوید:
چنان قحط سالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق
می بینیم که مردم به خاطر مسئله اقتصاد، گاهی عشق را هم فراموش می کنند!
ممکن است که وضع یا سیستم اقتصادی نابسامان است. اما این مسئله دلیل نمی شود از تربیت فرزندان خود دست برداریم. باز هم تاکید می کنم که تا حد امکان مادر باید از این ضرورت صرف نظر کند. بچه باید در خانه و در دامان مادر خودش بزرگ شود. حتی چیزهایی را هم که می خواهند در مهدکودک به بچه ها بیاموزند به صورت پکیج هایی در اختیار مادر قرار دهند که در خانه با بچه ها کار شود. بچه ها در این شرایط هم می توانند آزادی و راحتی خانه را داشته باشند و هم چیزهایی را که لازم است یاد بگیرند.